یادداشت محمدرضا ظهیر امامی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
طرح کاربردی پل؛ روشی نو برای احیای صنایع غیرفعال و نیمهفعال
طرح کاربردی پل، روشی برای احیای صنایع غیرفعال و نیمهفعال و جاری سازی سرمایه های راکد و بهره وری بنگاه های موجود باهمکاری صنعت، دانشگاه و دولت است.
محمدرضا ظهیر امامی
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و رئیس کمسیون صنایع اتاق شیراز
۲۳ اسفند ۱۳۹۵
کد خبر : ۷۵۷۳
موضوع طرح پل:
موضوع این طرح تحول صنعت، از طریق تقویت سازوکارهای ارتباط واقعی صنعت بهمثابه حامی دانشگاه و موتور توسعه کشور و دانشگاه بهعنوان پایگاه دانش و نیروی محرکه جامعه دانشی و تربیتکننده نیروی متخصص است. این طرح بر آن است با نگاهی مسئله محور، نتیجه گرا، جامع، متفاوت، ساختارمند و متکی بر برنامه و به دور از هر رویکرد تبلیغی و احیاناً نمایشی و تمرکز بر واقع گرایی پژوهش محور، در مسیر حل عارضهای مزمن گام بردارد. بنابراین چشمانداز این طرح اینگونه تعریفشده است:
" استفاده بهینه از داراییهای مشهود و نامشهود جهت تولید ثروت و اشتغالزایی در راستای توسعه پایدار" و بالطبع مأموریت طرح مذکور:
"ارتباط پویای صنعت و دانشگاه از طریق توسعه پژوهشهای کاربردی در قالب تعریف رسالههای کارشناسی ارشد و دکترا جهت پویاسازی صنایع و تولید بهرهور و فناورانه"
چارچوب فرایندی و نگاه متمایز طرح به کلیهٔ ذینفعان، ازجمله: دولت، بخش خصوصی، دانشگاه،
بانکها، نمایندگان تشکلهای صنفی و جامعه، استراتژی محوری و توجه به ساختارهای اجرایی و جلب مشارکت تمام ذینفعان از ویژگیهای این طرح است. این بار اقدام کننده، صنعت، بهعنوان مشتری بود که باید به سراغ دانشگاه میرفت.
طرح مذکور هماکنون بهصورت پایلوت در سطح صنایع استان فارس و با تعریف گامهای اجرایی، ازجمله پژوهشهای آماری، ایجاد ساختار مناسب و تشکیل کمیتهها و کارگروههای تخصصی و کارشناسی، مرکب از نمایندگان اساتید، دانشجویان و دانشگاه، سازمان صنایع معادن و تشکلهای صنعتی، همچنین کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی شیراز با همکاری سازمان صنعت و معدن فارس تدریجاً در مسیر و گردونهٔ اجرا قرار گرفته است.
زمینههای شکلگیری طرح پل چه بود؟
چالشها و موانع پیش روی دانشگاه:
اگر از منظر صنعت و افراد دلسوز به حال صنعت و اقتصاد کشور به دانشگاه نگاه کنیم در کلانِ قضیه عمده دانشگاههای کشور که تعدادشان هم قابل ملاحظه است در هر حال از بودجه عمومی، هر چند به صورت قطره چکانی، استفاده می کنند لیکن غالباً فارغ التحصیلان دانشگاه، که تعدادشان هم به لحاظ کمیت قابل ملاحظه است نمی توانند آنچنان که باید باری از دوش صنعت کشور بردارند به اعتباری محصول دانشگاه:
- نه غالباً نیروی انسانی توانمند در حوزه تحصیلات مرتبط است
- نه تولید دانش و فناوری کاربردی روز، متناسب با نیازهای صنعت امروز
البته بههیچوجه قصد نداریم دستاوردهای علمی و پژوهشهای ارزشمند نظری دانشگاههای کشور را نادیده بگیریم که اتفاقاً در این حوزه موفقیتهای چشمگیری را هم شاهد بودهایم و برخی دانشگاهها در تولید مقالات علمی، رتبههایی خوب هم در عرصه جهانی کسب کردهاند، اما قرار است در اینجا از زاویه دید نیاز بنگاههای کسبوکار به ارزیابی موضوع بپردازیم.
معمولاً در میان فارغ التحصیلان دانشگاه با دو گروه روبهرو هستیم. یک دسته افرادی محدودتر که شایستگی و قابلیتهای متمایزی را از خود بروز میدهند که متأسفانه بعضاً راه مهاجرت را برمیگزینند و گروه دیگر طیف وسیعتر فارغ التحصیلان هستند که جذب بازار کار میشوند درحالیکه آموزههای آنها در دانشگاه برای پاسخگویی به نیازی کسبوکار کافی و کاربردی نیست و آنها در محیط کار باید بسیاری از مطالب را از آغاز یاد بگیرند که این امر برای بازار کار، مستلزم زمان و هزینه است.
از طرف دیگر این در حالی است که رسالههای دانشگاهی فارغ التحصیلان دورهٔ دکترا صرفاً ابعاد تئوریک و مفاهیم و مقولههای صرفاً علمی را دربرمی گیرد و به نیاز عملی
مشخصی در جهت توسعه بازار کسبوکار در راستای توسعهٔ پایدار کشور پاسخ مناسب نمیدهد
حال اگر این نتیجه درمجموع غیرکاربردی را به محدودیت مالی دانشگاهها اضافه نماییم.
دو نیاز اصلی دانشگاه خود را نشان میدهد:
- نیاز دانشگاه به دسترسی به منابع و تامین مالی بیشتر، برای توسعه فعالیتهای آموزشی پژوهشی.
- نیاز دانشگاه به ارتباطی مؤثرتر و هدفمند با صنعت و بازار کار، برای یادگیری بیشتر و درک و دریافت نیازهای واقعی و متناسب با بازار کار ازجمله شناسایی واقعی بنگاههای کسبوکار و حتی دریافت سفارش کار مستقیم از صنایع از یکسو و پاسخگویی بهتر به مطالبات جامعه، ازجمله صنعت و بازار کسبوکار، درزمینهٔ تولید دانش کاربردی و تربیت نیروی انسانی ماهر و آماده به کار، جذب و تزریق دانش روزآمد و کاربردی به بنگاههای صنعتی توسط دانشگاه و دانشگاهیان از سوی دیگر.
چالشها و موانع پیش روی صنعت:
آمارهای هر چند متفاوت، حکایت از واقعیت تلخی مینماید که تعداد قابل توجهی از واحدهای صنعتی کشور به دلایل مختلفی ازجمله شتابزدگی در صدور مجوزهای بیرویه، برای افراد فاقد سرمایه، تجربه و دانش علمی و عملی و سرعت و نحوه تخصیص منابع مالی به این واحدها نقصانهای مدیریتی، مشارکتی، تکنولوژیکی، بازاریابی و ...در حالت رکود و یا نیمه فعال قرار دارند و علیرغم تزریق سرمایهای قابل ملاحظه به آنها و بسترهای ایجاد شده سخت افزاری، اغلب واحدها فوق الذکر تعطیل بوده و منتج به خواب سرمایه و دارایی شدهاند. این در حالی است که بسیاری از واحدهای فعال صنعتی نیز در خوش بینانه ترین حالت با ظرفیت نامناسب و اغلب پایینتر از ظرفیت خود کار می کنند این به آن معناست که بخشی از سرمایه کشور که از طریق منابع بانکی تامین شده است در این طرحها، راکد مانده است و بدیهی است زیر ساختهای فیزیکی این واحدها نیز نه تنها بهرهور نیست که تدریجاً فرآیند استهلاک و اضمحلال را طی مینمایند و بالطبع ظرفیتهای اشتغال آفرینی واحدهای مذکور نیز معطل مانده است.
چه باید کرد؟
طرح پل طرحی کاربردی است که در جستجوی پاسخی عملی برای غلبه بر چالشهای یاد شده است.
این طرح با رویکردی علمی و پژوهشی و بررسی همه ابعاد مساله، خصوصاً با تحلیل دقیق و جامع شرایط و ویژگیها دانشگاه و صنعت و تمرکز بر امکان احیاء صنایع راکد به کمک فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و به ویژه دکترا بر آن است تا در این برههٔ حساس اقتصادی کشور در روند توسعهٔ متوازن کشور و ایجاد اشتغال پایدار نقشی مؤثر ایفا نماید.
چرا که این طرح با زمان شناسی ویژه و درک درست از مشکل واحدهای تولیدی تعطیل، نیمه فعال و راکد، عوارض و پیامدهای آن ازجمله: سرمایههای راکد و بلوکه شده بانکها تدوین و سر آن دارد تا با ساماندهی و بهره گیری درست از ظرفیتهای تعاملی و تبادلی مؤثر صنعت و دانشگاه در راستای احیاء صنایع راکد گامهای عملی و سنجیدهای بردارد و به اعتباری نهضتی را آغاز نماید که اینبار بخش خصوصی در آن پیشگام بوده و پیش از نهادهای رسمی، بخش خصوصی و دانشگاه با درک نیازهای مشترک به ضرورت آن پی بردهاند.
استعارهٔ پل را برای توصیف ارتباط پویای دو نهاد دانشگاه و صنعت بهعنوان مهمترین نهادهای اجتماعی امروز، به ویژه پس از انقلاب صنعتی برگزیدهایم. و این عنوان را به طرحی کاربردی، غیر نمایشی و کاملاً نظام مند اختصاص دادهایم که برخی گامها اجرایی آن را برداشتهایم.
در این طرح دانشگاه بهعنوان نهادی فرهنگی و علمی در مسیر آموزش و پرورش نسل جوان جامعه، تولید علم و فناوری مینماید و به لحاظ مالی منتفع میشود، صنعت و بازار کسبوکار نیز بهعنوان نهادی اقتصادی که کالا، تجهیزات و خدمات تولید مینماید به بیشترین سطح بهرهوری دست مییابد.
چرا که درصورت تولید مطلوب دانش روز و نیروی کارآمد توسط دانشگاه، صنعت میتواند مصرف کننده و بکارگیرنده آن باشد که در این تبادل و عرضه دانش و کاربردی شدن دانشها در صنعت و انتقال درست تجربیات صنعت به دانشگاه و ایجاد هم افزایی، هم دانشها، و خلاقیتهای تازهای به منصهٔ
ظهور میرسد و هم برای دانشگاه تولید ثروت اتفاق می افتد.
برای ایجاد پلی ارتباطی میان صنعت و دانشگاه و فراتر از آن برقراری تعامل و تعادلی پویا بیش از هر چیز صنعت میبایستی به دانشگاه اعتماد کند و دانشگاه نیز تصویری روشن و واقع گرایانه از صنعت داشته باشد.
بدون شک ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای رشد و توسعه پایدار زمینه ساز هم افزایی صنعت و دانشگاه و بومی سازی فناوری و دانش روز خواهد بود.
کدام چالشها و موانع اساسی و ملموس ما را به طرح پل رساند؟
برخی از کلیدیترین چالشها:
- وجود تعداد قابل توجهی از شرکتهای بحرانی راکد با خواب سرمایه قابل ملاحظه
- سرمایه قابل ملاحظه بلوکه شده بانکها
- نیاز مالی دانشگاه جهت توسعه هدفمند فعالیتهای آموزشی و پژوهشی
- کانالیزه شدن عمده وقت و ظرفیتهای دانشگاه در حوزه پژوهشهای نظری و عدم توجه کافی به جنبههای تکنولوژیک کاربردی طرحهای منطبق بر دانش و تکنولوژی روز دنیا.
- وجود معضل بیکاری بهعنوان یک چالش اساسی در کشور
بسترهای موجود برای آغاز طرح:
- درک ضرورت و وجود باور مشترک نسبت به لزوم همگرایی میان دولت، صنعت و دانشگاه.
- آمادگی بخش خصوصی برای نقش پذیری بیشتر در گره گشایی دشواریهای موجود.
- ضرورت ایجاد انگیزش کافی برای اساتید و دانشجویان جهت تعریف رسالههای کاربردی و دانشجویان علاقمند و آماده مشارکت خصوصاً در سطح کارشناسی ارشد و دکترا و امکان سوق غالب رسالههای دکترا و کارشناسی ارشد به سمت بهرهوری بیشتر صنایع و توانمندی واحدهای غیر فعال یا فاقد بهرهوری لازم.
- امکان شفاف سازی بیشتر در تامین مالی و بسترهای قانونی مشارکت در تولید ثروت و کارآفرینی در صنعت و دانشگاه
- همکاری سازمان صنایع و معادن و تجارت
ویژگیهای طرح پل:
طرح یاد شده از جامعیت خاصی برخوردار است و تمامی ابعاد آن ازجمله راه کارهای تامین بودجه به صورت دقیق تعریف و گامهای اجرایی در مدل نیز لحاظ شده است در این طرح نقشها به درستی تعریفشده است بهعنوان مثال اتاق بازرگانی میتواند از محل پولی که از صنایع دریافت مینماید طرحهای اجرایی را حمایت کند، بانکها درزمینهٔ ارائه تسهیلات و یا سرمایه گذاری جهت اجرای طرحهایی که موفقیت آنها تضمین شده است عملکرد مؤثرتر داشته باشند، دولت و مجلس با وضع قوانین و درصورت لزوم بودجه مناسب موفقیت این طرح را افزایش دهند. صنایع نیز میتوانند درصورتی که اجرای طرح، در دراز مدت منجر به راه اندازی، بهرهوری و فعال شدنشان شود درصدی از درآمد خود را در قالب قراردادهای حقوقی، مناسب به این امر اختصاص دهند.
نتایج مورد انتظار از اجرای طرح پل:
- ایجاد و تقویت بنیانهای تبادلی و تعاملی از طریق پلی مستحکم و قابل اتکاء
- به جریان انداختن سرمایهٔ راکد و زیر ساختهای معطل
- احیاء صنایع نیمه فعال و غیر فعال
- نجات سرمایه راکد بانکها نزد واحدهای صنعتی راکد
- بهرهوری صنایع و واحدهای موجود در استفاده از منابع و حداکثر سازی بهرهوری از ظرفیتهای واقعاً موجود
- بهینه سازی سیستمها، چابکی و رقابت پذیری صنایع در شرایط پساتحریم.
- ثروت آفرینی برای دانشگاه وبه نوعی حتی ایجاد خودکفایی در بودجه مراکز دانشگاهی کشور از طریق انعقاد قراردادهای فیکس جهت هر پروژه بهبود و یا منتفع شدن از نتایج حاصله از بهرهور شدن صنعت.
- ایجاد تحول در طراحی دروس و رشتههای دانشگاهی به صورت کاربردی و متناسب با نیازهای صنعت و سایر بخشهای اقتصادی
- ارتقاء قابلیتها و توان علمی و عملی دانشجویان و دانشگاه برای اجرای پروژههای تحولی و بهبود در عرصه صنعت با مضامین فنی، زیست محیطی و مدیریتی.
- نکته آخر اینکه: طرح پل کمک میکند صنایع مشکل دار در پژوهشی کمی و کیفی شناسایی شوند عوارض و مشکلات آنها با شفافیت آشکار شود. در افقی دیگر اجرای موفق طرح، به برنامه ریزان اقتصادی کشور کمکهای ویژهای خواهد داد که در فرصتهای مناسب به آن خواهیم پرداخت.
امیداست در آینده نزدیک گزارش آماری، شفاف و مستندی از نتایج حاصله در استان فارس از اجرای طرح به مخاطبان ارائه کنیم و در مراحل بعد بتوانیم طرح مذکور را بهعنوان الگویی مناسب در سطح کشور معرفی نماییم.